یارَبْ بَخری ته اُوی زندگونی
یا خضرِ پیون، ته به دَنی بَمُونی
سه چیز نَوُوئه هرگزْ ترهْ زیُونی
یکی عُمر، یکی دولت، یکی جوُونی
امیرْ صفتهْ گویا که بیزبُونی
اُونْ زورْ که ته دارْنی، رستمِ دَسْتُونی
اَرْمُونْ دلْ هَسّهْ، دشمن به ته جوونی
تاج و تَخت و هَمْ دولتْ به ته اَرزونی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
یارب، تو آب زندگانی بنوشی / یا مانند خضر در جهان جاودانه بمانی
[یارب] سه چیز وجود تو را هرگز زیان و گزندی نرسد / عمر و دولت و جوانی تو را
گویا، بیزبانی صفت امیر است / با آن توانمندی که در تست، رستم دستان هستی
دشمن از جوانی تو آرزو به دل است / تاج و تخت و دولت بر تو ارزانی باد!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.