تِهْ جَیْدُوتِهْ صَدْرِهْ ویٰنِهْ هٰاکِنِمْ گَشْتْ
تِهْ عَیْن وُ شَفِهْ زَنِّهْ مِرِهْ هزٰارْ خِشْتْ
تٰا ثَوبْ بِهْ مِنِهْ جَسِدْ چِنوُنْ بَوی زَشْتْ
چِنُونهْ کِهْ تُوَ عَیْنَینْ رِهْ کُحْلْ هٰاکِرْدی مَشْتْ
صَدْرْ سینُوئِهْ، جَیْدْ گِرْدِنِهْ هٰاکِنِمْ گَشْتْ
شَفِهْ لُوئِهْ کِهْ زَنِّهْ مِرِهْ هِزٰارْ خِشْتْ
ثَوبْ جُومُوئِهْ، مِهْ تَنْ اینْ چنینْ بَوی زِشْتْ
عَیْنْ چِشْمْ وُ کُحْلْ سِرْ مُوئِهْ کِهْ هٰا کِرْدی مَشْتْ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
جَیْد و صدر تو را بایستی گشت و گذار کنم / عین و شفهی تو به هزار خشتم میزند
تا ثوب در تن من چنین چرکین و زشت شده / آنگونه است که تو چشمها را به کحل انباشتهای
صدر، سینه و جید گردن تست که باید در آنها سیر کنم / شفه، لب است که مرا با هزار خشت میزند
ثوب پیراهن است که بر تنم چنین زشت شده است / عین، چشم و کحل سرمه است که بدانها انباشتهای
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.