تا ملیجهْ پرْها کردْ مشکینْ خطهاتهْ
بسی ترک و تازیکْ بَمرْدْبونْ براته
امیر گنه: تا مشکْ به گِلْ سَرْ پاته
صدْ شیرونِ نَرْ سَرْ هونیا نهْ پاتهْ
تا بیّه منهْ مهرهْوَرزی بجاتهْ
دَرْمهْ بَندهْ آسٰا به جنٰافهْ چٰاتهْ
دیمْ سرخه گِل وَلگهْ پچا پچاته
چشْ وٰارْنهْ منهْ وارْشْ پیُونْ براتهْ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
تا خطهای مشکین، مورچهوار بنناگوش تو را انباشتند / بسی ترک و تاجیک (تات) برای تو جان دادهاند
امیر میگوید: تا مشک به سر گل پاشیدی / صد شیران نر سر به پای تو نهادهاند
تا مهرورزیام با تو برقرار شد / بندهوار در چاه زنخدان تو گرفتارم
چهرهات مانند برگ گل سرخ پامچال است / چشم من مانند باران برای تو اشکبار است
برگردان به نظم:
تا زلف مشکفامت بر چهره شد نمایان
بس ترک و تات جان داد، بهر تو جان جانان
گوید امیر: تا مشک، بر گل نمود افشان
صد نرّه شیر افکند، سر زیر پایتای جان
تا مهرورزی من معطوف شد به سویت
افتادهام رهیوار، در آن چَهِ زنخدان
روی تو سرخ همچون، گلبرگ باطراوت
چشم من اشکریزان، بهر تو همچو باران
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.