دلْ دارمه یکی وشنْ وشنْ چچیه
مستهْ چشْ مه جه قَهرهْ، نَدوُمّه چیه؟!
ندومّه منه جرمُ و گناهْ چه چیه؟
دوستْ مره بهشْت و ناکَس ره بَچّیه
قَهر و غضَبْ و کینه شه دلْ دچیه
ته بَندوُمهْ، مه جرمُ وُ گناهْ چه چیه؟
قَهرْ بَکردهْ مه یارْ، با من اونطریه
وینگار کنه مه یارْ هر که ره بَدیه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
دلی (دوستی) دارم که مانند هیزم نیمسوخته تابناک است / آن خمارین چشم نمیدانم چرا با من قهر است
نمیدانم جرم و گناه من چیست؟ / که دوست مرا رها کرد و ناکس را برگزیده است
قهر و غضب و کینه در دل خود انباشت / [ای دوست] بندهی تو هستم، جرم و گناه من چیست؟
یارم با من قهر کرده و اینگونه رفتار میکند / هر کس را که میبیند از من گله میکند
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.