مَشْکینْ کَمِنْ، سیمینْ ذَقِنْ، لَعْلُ و یٰاقُوتْ
تُویی قُوِّتِ جٰانِ مِنْ وُ دِلِ قُوتْ
تَهِ چٰاهِ زَنخدون دَرْمِهْ سُونِ هٰارُوتْ
دٰارْمِهْ اِنْتِظٰاری، مِنْ تِنِهْ لُویِ قُوتْ
اَمیرْ گِنِهْ: مِنْ تِهْ وٰا مِجِمْ سُوت وُ سوُتْ
سَمِنْدِرْ بِهْ تِهْ دَرْ دَکِتْ سُونِ هٰارُوتْ
گُومْ بَکِرْدِمِهْ مِهْ شِهْ رِشْتِهْ چُونْ کِرْمِ تُوتْ
یٰارَبْ! مِنِهْ سُوجِنْ، مِنِهْ وٰارْ مِجِهْ سُوتْ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
ای که گیسوی تو مانند کمند مشکین، چانهی تو نقرهگون و لبانت چون یاقوت سرخفام است، تو نیروی وجود و هستی و خوراک جانبخش دل من هستی.
مانند هاروتف وارونه در چاه زنخدان تو آویختهام / و چشم به راه قوت (تغذیه) از لب تو هستم
امیر میگوید: برای عشق تو، سوزان و سوزان، میگذرانم / چون سمندری که هاروتوار در آستانهی درگاه تو افتاده باشد
رشتهی زندگیام را مانند کرم ابریشم در پیله گم کردهام / الهی سوزانندهام، مانند من سوزان و آتشین بهسر ببرد
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.