خشْ بساته ته چیره ره داورهو
کم نکرده ته خوبی ره یک سر مو
ملائکْ به سیرْاِننه ته سر کو
ز خشْ سیر و صفا و صلواته ته کو
سَرْمَسّ و سؤالْ مشک و ابرو، مَهِ نو
چشْ نرگس و رُو شمسِ جهانْ تویی تو
ونی الف و هر دِلو کان لؤلؤ
دِهون غنچهْ رهْ مُونّهْ که سَرْ وا کردْ بو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
داور هو چهرهی تو را زیبا ساخته است / [به اندازهی] یک سر مو، زیبایی از وجود تو نکاسته است
فرشتگان به سر کوی تو به گشت و گذار میآیند / کوی تو خوش مکان سیر و صفا و جای نیایش و سپاس است
سر، مست و پیشانی مشکین و ابرویت ماه نو است / چشمت نرگسین و رویت چون آفتاب جهانتاب است
بینی چون الف کشیده و هر دو لبت کان گوهر است / دهانت مانند غنچهای است که تازه شکفته باشد
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.