گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اوحدی

ای چراغ چشم توفان بار ما

بیش ازین غافل مباش از کار ما

هر زمانی در به روی ما مبند

گر چه کوته دیده‌ای دیوار ما

شکر آن که خواب می‌گیرد به شب

رحمتی بر دیدهٔ بیدار ما

ای که با هر کس چو گل بشکفته‌ای

بیش ازین نتوان نهادن خار ما

کاشکی آن رخ نبودی در نقاب

تا نکردی مدعی انکار ما

با چنان ساعد که بر بازوی اوست

کس نپیچد پنجهٔ عیار ما

خلق عالم گر شوند اغیار و خصم

نیست غم، گر یار باشد یار ما

اوحدی، می‌بوس خاک آستان

کندر آن حضرت نباشد بار ما

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode