اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنه
»
شمارهٔ ۲۳
یا رب چه خوش است بر جهان خندیدن
بی واسطهٔ چشم و دهان خندیدن
بنشین و سفر کن که به غایت خوب است
بی زحمت پا گرد جهان گردیدن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یا رب چه خوش است بی دهان خندیدن
بی منت دیده، خلق عالم دیدن
بنشین و سفر کن، که به غایت نیکوست
بی زحمت پا گرد جهان گردیدن
گفتم که تو را کجا توانم دیدن
گفتا که مرا کجا توانی دیدن
در روزه چو نیست روی می نوشیدن
گل را بچه کارست چنین خندیدن؟
مشکل کاری بوقت گل اندر پیش
قندیل بجای ساتکینی دیدن
ای عادت من مهر رخت ورزیدن
واندر طلبت گرد جهان گردیدن
تو نور دو چشم منی ایجان جهان
پس بیتو جهان چگونه یارم دیدن
چون مهر تو میتوان نهان ورزیدن
باید ز چه رسوای جهان گردیدن
گوئی که نمیتوانیم دید آری
با غیر تو را نمیتوانم دیدن
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.