نه از غربت اندر وطن می روی
ز دنبالهٔ مرگ من می روی
بهای تو ای نافه خود کم نبود
که برگشته سوی ختن می روی
نه کم عزتی، ای دُر آخر، چرا
ز تاج سرم در عدن می روی
که دستار، ای گل، به یاد تو بست
که مشتاق وار از چمن می روی
چه مشتاقی ای تن به سوی لحد
که ناشسته اندر کفن می روی
خیالی که عرفی خلد در دلت
که بی موجب از خویشتن می روی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.