در ازدیاد وجد و اشتداد شوق بر مشرب اهل عرفان و ذوق و اشارت به مراتب عالیهی زبده و برگزیدهی ناس حضرت ابوالفضل العباس سلام اللّه علیه بر سبیل اجمال گوید:
باز لیلی زد به گیسو شانه را
سلسله جنبان شد این دیوانه را
سنگ بر دارید ای فرزانگان
ای هجوم آرنده بر دیوانگان
از چه بر دیوانهتان، آهنگ نیست
او مهیا شد، شما را سنگ نیست
عقل را با عشق، تاب جنگ کو؟
اندرین جا سنگ باید، سنگ کو؟
باز دل افراشت از مستی علم
شد سپهدار علم، جف القلم
گشته با شور حسینی، نغمه گر
کسوت عباسیان کرده به بر
جانب اصحاب، تازان با خروش
مشکی از آن حقیقت پر، به دوش
کرده از شط یقین، آن مشک پر
مست و عطشان همچو آب آورشتر
تشنهی آبش، حریفان سر بسر
خود ز مجموع حریفان، تشنهتر
چرخ زاستسقای آبش در طپش
برده او بر چرخ بانگ العطش
ای ز شط سوی محیط آورده آب
آب خود را ریختی، واپس شتاب
آب آری سوی بحر موج خیز!
بیش ازین آبت مریز آبت بریز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.