پنجاه سال خون دلِ رز مکیدهایم
جان را چو جانِ خویش به جان پروریدهایم
نزدیکِ عقل هیچ دگر نیست جانِ جان
جزمیکه ما به تجربه این جا رسیدهایم
از جامِ باده بارکشی ساختیم وزو
رخت وقت به منزلِ اخوان کشیدهایم
از همّتِ بلند بر آوردهایم سر
از جیبِ سدره گرچه به قامت خمیدهایم
از موسی و عصاش قیاسی گرفتهایم
وز خضر و آبِ چشمه رموزی شنیدهایم
لیکن نمیتوان که توانیم گفت باز
دانی چرا که محرمِ رازی ندیدهایم
هرگز قیاس ورای حجابِ به حق نشد
این پرده دیر شد که به هم بر دریدهایم
گرما به رایِ خویش رویم از قفایِ خویش
از خود چو کِرمِ پیله به خود بر تنیدهایم
مستِ الست آمده و مست میرویم
از جرعه یی کز اولِ مبدا چشیدهایم
دوش از ورایِ سدره سروشی به عقل گفت
مستانِ عشق را به جهان برگزیدهایم
تا رستخیز دبدبه ی عشق ما زند
صوری که بر زبانِ نزاری دمیدهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
کو نزل عاشقان که منزل رسیدهایم
جان نورهان دهیم که نادیده دیدهایم
آزاده رسته از در دربند حادثات
رستی خوران به باغ رضا آرمیدهایم
چون چار هفته مه که به خورشید درخزد
[...]
ما خدمت تورا که بجانش خریده ام
بهر سعادت دو جهانی گزیده ایم
بر تو برای خدمت منّت نمی نهیم
ما خود برای خدمت تو آفریده ایم
انصاف درگه تو بهانه ست ورنه ما
[...]
دور از تو دلبرا چه جفاها کشیده ایم
وز طعن دشمنان چه سخنها شنیده ایم
آنها که دیده از غمت ای نور دیده دید
نشنیده ایم از کس و هرگز ندیده ایم
در دور چرخ سفله ز دست حریف هجر
[...]
نوروز و عید ماست که روی تو دیدهایم
وز شام غم به صبح سعادت رسیدهایم
ای نور دیده! چهرهٔ روشن به ما نمای
کز بهر دیدن تو سراپای دیدهایم
از آرزوی روی و لب جانفزای تو
[...]
روز الست جرعه عشقت چشیدهایم
قالو بلی به گوش ارادت شنیدهایم
ما شاهباز گلشن قدسیم و عمرهاست
با طایران عالم علوی پریدهایم
منزلگه خرابه نه آرامگاه ماست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.