خوش آید پاک بازان را ملامت
ز خود بیرون شدی اینک قیامت
طمع بگسل که معدوم الوجود است
اگر در عشق می خواهی سلامت
بباید جان به تیر عشق دادن
اگر شکرانه خواهد از غرامت
به رغبت بر در تسلیم باید
به پای بندگی کردن اقامت
به ترک وایه های خویش گفتن
موحّد را همین باشد علامت
مبین خود را چو خود بینان که خود را
نهند از جمعِ اربابِ کرامت
نزاری مشورت با عقل کردن
نه کار توست پرهیز از ندامت
مشو معجب به رای خویشتن هین
که دور است این فتور از استقامت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بلرزم چون بیندیشم ز نامت
بدین دل چون توانم جست کامت
بصر در خواب و دل در استقامت
زبانش امتی گو تا قیامت
تو امّید منی اندر قیامت
ندارم گرچه جز درد وندامت
طناب عمرتان اندر سلامت
بهم پیوسته بادا تا قیامت
خرامان میرود آن سرو قامت
جهانی را از آن قامت قیامت
مؤذن گر ببیند قامتت را
فراموشش شود تکبیر و قامت
امام از شوق آن شکل و شمایل
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.