گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حکیم نزاری

همای وارم اگر سایه بر سر اندازی

بر آفرینش عالم کنم سرافرازی

عنایت تو اگر هم عنان ما باشد

سبق بریم چو صاحب دلان به ممتازی

تراست مملکت حسن و در مقابل تو

زمانه را نرسد دل بر و طنّازی

کرشمه ای به عنایت ز غمزه ی توبسم

کسم ز پیش نراند اگر تو بنوازی

که دست گیرد و کی باز برتواند خاست

ز التفات نظر هر که را بیندازی

به دست من چه زمین بوسه ای ز دور و همین

به پای بوس مگر هم تو چاره ای سازی

تو راه ده به وصالم غم مشنّع نیست

رقیب گوی ترا عادت است غمّازی

نزاریا سر تسلیم نه سخن کوتاه

زبان درازی تا چند و قصّه پردازی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode