نگاه میکنم از هر چه آفرید خدای
مرا سه چیز خوش آمد درین بهشت سرای
یکی سماع و دوم باده و سیم شاهد
که اختیار همین هر سه کرد عالی رای
نه هم چو زمزمهی مطرب است شوقانگیز
اگرچه سحر کند عندلیبِ زهرهسرای
نه همچو آبِ رزان مونس است و غمپرداز
اگرچه آب روان نیز هست جانافزای
نه چون زمرّد سبزست بر عذارِ چو سیم
اگرچه سبزه بود دلفریب و طبع گشای
چو زلفِ یار نباشد بهار، عنبر بوی
چو رویِ دوست نباشد فلک جهانآرای
که را تفرّج باغ است و بوستان رغبت
که من ز دوست ندارم به خویشتن پروای
برو چو نای مپیمای باد بر سر خاک
به پای چنگ به پیمانه باده میپیمای
چرا چو آب برآرد ز روی آینه زنگ
ز سینه آب عنب صیقلیست زنگزدای
جهان بخورد نزاری به نیم کاسه سفال
به جام خویش بیا گو جم و جهان بنمای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
سپید برف برآمد به کوهسار سیاه
و چون درونه شد آن سرو بوستان آرای
و آن کجا بگوارید ناگوار شدهست
و آن کجا نگزایست گشت زود گزای
چو آفرید بتا روی تو ز دوده خدای
مجوی فتنه و روی ز دوده را مزدای
بعارض تو آن گرد مشک سوده بسست
بچشم سرمه مکن ، خلق را بلا منمای
بلای تافته جعدت بسست بر دل خلق
[...]
همی سراید چنگ آن نگار چنگسرای
نبید باید و خالی ز گفتگوی سرای
غذای روح سماعست و آن شخص نبید
خوشا نبید کهن با سماع طبع گشای
نبید تلخ و سماع حزین و روی نکو
[...]
دلم بدیگر جای و تنم بدیگر جای
تنم بغربت و دل با تو مانده اندر وای
بلای تن ز دلم هست کاشکی همه سال
تنم بنزد تو بودی و دل بدیگر جای
دعا کنم بخدای جهان همه شب و روز
[...]
به هفت کشور تا شکر پنج و ده گویم
نبود خواهم ساکن دو روز در یک جای
دو پای دارم چار دگر بباید از آنک
به هفت کشور نتوان رسید بیشش پای
چنان زندگانی کن ای نیک رای
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.