بی تو میل گل و گلشن نکنم
هوس سوری و سوسن نکنم
دامن از خون دلم گلگون شد
ورنه گل بی تو بدامن نکنم
نرسد شام که در خلوت دل
شمعی از یاد تو روشن نکنم
نشود صبح که در منظر چشم
بر سر راه تو مسکن نکنم
من که غارت زده ی ملک شهم
دگر اندیشه ی رهزن نکنم
من که سد دشت نهفتم در مرد
حذر از کودک برزن نکنم
من که سد تیغ فشردم در دل
ناله از کاوش سوزن نکنم
از سر بام تو بر خاسته ام
جز ببام تو نشیمن نکنم
ترک جان در ره دلدار نشاط
که نکرده ست که تا من نکنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.