چو عریان شد چمن مرغ از ضرورت خانه میسازد
چو قطح گل بود بلبل به آب و دانه میسازد
چو بر بام و در مردم نشیند جغد ناسازست
مبارک پی بود آن دم که با ویرانه میسازد
ز دشمن خیل در خیل از محبت گوشه چشمی
فسون جاودان را معجزم افسانه میسازد
محبت جزو جزوم را ز هم بیتابتر دارد
تجلی ذره ذره کوه را پروانه میسازد
پیام نوبهاری، تا نگوید ابر نوروزی
کلید باغ را کی شاخ گل دندانه میسازد
به چشم کم نباید دید قدر زیردستان را
فلک صدجا سبو گل میکند پیمانه میسازد
به جز زلف پریشان در خیالم نگذرد چیزی
پری را گوشهٔ ویرانهام دیوانه میسازد
مبادا برگ و بارم کم اگر افشاندهام تلخی
که شکرخنده آن را نقل صد کاشانه میسازد
«نظیری» لازم عشق و جنون جنگست و ناسازی
تو معذوری به مردم مردم فرزانه میسازد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هوای کوی او آوارهام از خانه میسازد
فسون او پدر را از پسر بیگانه میسازد
صلاحم عشق شد کفرم یقین انکار ایمانم
محبت کعبه ویران میکند بتخانه میسازد
قلم در اختیار اوست من چون نقش موهومم
[...]
خرد، دارالشفا و جهل، محنتخانه میسازد
خراب مستیام، کاین هردو را ویرانه میسازد
چنان شایستهٔ عشقم که بعد از سوختن، گردون
ز خاکم بلبل، از خاکسترم پروانه میسازد
دو روزی یاریت گشتم، مذاقم بیحلاوت شد
[...]
فرنگیطلعتی کز دین مرا بیگانه میسازد
اگر در کعبه رو میآورد بتخانه میسازد
گهر بخشند مردان در عوض سنگ ملامت را
به پیری میرسد طفلی که با دیوانه میسازد
چراغ حسن را دست دعا فانوس میگردد
[...]
شکیب عاشقان، معشوق را دیوانه میسازد
محبت، شمع را پروانه پروانه میسازد
ز سنگ محتسب خالی نگردد حلقه مستان
ز خاک یک سبو، ایام صد پیمانه میسازد
به دیوار حرم چون تکیه کردم، چاک زد جامه
[...]
هوای او فلاطون را زخود بیگانه می سازد
نگه را نوبهار جلوه اش دیوانه می سازد
من آن مجنون عنقا جلوه ام کز غایت وحشت
برون از تنگنای آب و گل کاشانه می سازد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.