کدام آیت رحمت که در جبین تو نیست
کدام لطف و ملاحت که در عجین تو نیست
از ایندرخت رطب در بروی خلق مبند
که کس شهر نه بینم که خوشه چین تو نیست
نه من شهد لبت چونمگس حریصم و بس
که را که پای تعلق در انگبین تو نیست
توبه که در همه عالم قرین کس نشوی
گر در جهان نکوئی کسی قرین تو نیست
سب بیوسف مصری بری مگر نه نژاد
که دل نمانده در این شهر کاو رهین تو نیست
شکست عهد تو و من خوشم بحمد الله
که روسیاهیم از زلف عنبرین تو نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.