ز ناله منع مکن عاشق بلاکش را
کسی نه بسته به افسون زبان آتش را
به گرم و سرد جهان هر که ساخت همچون شمع
شکسته رونق بازار آب و آتش را
هجوم خار کند شعله را قوی چنگال
شکست دیر توان داد خصم سرکش را
به باغ چهره گل را حلاوت دگر است
مبر ز میکده بیرون شراب بی غش را
ز آشنایی دیوانه بس که در حذرم
برون زسینه فگندم دل مشوش را
به فکر آن بت نقاش می روم از خویش
به هر کجا شنوم خانه منقش را
به سحر ناله نماندست سیدا اثری
چگونه رام کنم با خود آن پریوش را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شکیب نیست ز معشوق، عشق سرکش را
که سوختن نبود اشتهای آتش را
ز چوب گل من دیوانه را چه ترسانی؟
کسی به چوب نترسانده است آتش را
تلاش مرتبه امتیاز کمتر کن
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.