دانستی که یکی از ارکان شکر، صرف نعمت است در مصرفی که در آن رضای منعم است پس بنابراین، از برای بنده شاکر، لابد است از شناختن چیزهایی که رضای الهی در آنها و محبوب او هستند و دانستن اموری که مکروه و خلاف رضای او است تا متمکن از ادای شکر و ترک کفران بوده باشد.
و از برای شناختن اینها دو راه است: یکی عقل و دیگری شرع و لیکن عقل، اگر چه تواند بعضی حکمتها و مصالح را از بعضی موجودات درک کند و همان حکمتها مقصود از خلق آنها، و استعمال آنها در آن حکمتها محبوب الهی است، اما آن را راه شناختن حکمتهای هر چیزی و جمیع حکمتها نیست، زیرا جمیع اجزاء عالم، از آسمان و ستارگان و حرکات و اتصالات آنها و عناصر اربع، از آتش و هوا و خاک و آب و دریاها و کوهها و باد و باران و معادن و حیوانات و نباتات، و بالجمله هر ذره از ذرات عالم، خالی نیست از حکمتهای بی شمار و مصالح بسیار و بعضی از حکمتهای قلیلی از آنها ظاهر و روشن است که هر کس اندک عقلی داشته باشد می فهمد و بعضی دیگر خفی است که هر کس درک آن را نمی کند.
و لیکن ارباب علم، و اهل تفکر در خلق سماوات و ارضین می توانند آنها را فهمید اکثر آنها اموری است که به جز خالق آنها کسی راه به فهمیدن آنها ندارد پس راهی که به آن توان جمیع محبوبات الهی و مکروهات او را یافت و به واسطه آن به مرتبه شاکران رسید و از کفران رهایی یافت طریقه شرع مقدس است، زیرا آنچه جمیع رضای الهی در آن یا خلاف رضای او است بیان کرده و از اولی، به واجبات و مستحبات تعبیر کرده و از دومی، به مکروهات و محرمات پس هر که را اطلاع بر جمیع احکام شریعت در همه افعال خود نباشد متمکن از ادای حق شکر الهی نیست.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.