خواهم که دلم با غم همخو باشد
گر دست دهد غمش چه نیکو باشد
هان ای دل بیدل غم او دربر گیر
تا چشم زنی خود غم او او باشد
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
خواهم که دلم با غم همخو باشد
گر دست دهد غمش چه نیکو باشد
هان ای دل بیدل غم او دربر گیر
تا چشم زنی خود غم او او باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خواهم که مرا خود غم او خو باشد
گر دست دهد غمش چه نیکو باشد
هان ای دل بیدل غم او دربرگیر
تا چشم زنی خود غم او او باشد
آن را که غم آن بت خوشرو باشد
کی طالب رنگ گل خوشبو باشد
انصاف بده جایگهی کاو باشد
گل را چه محل بود که نیکو باشد
خواهم که مرا با غم او خو باشد
گر دست دهد عمش چه نیکو باشد
هان ای دل غمکش غم او در برکش
تا درنگری خود غم او او باشد
با ما نه جهنم و نه مینو باشد
نی بر غلطم که هر دو نیکو باشد
اینجا که منم کس نبود الا من
آنجا دگری نیست همه او باشد
باید غم عشق او ترا خو باشد
گر دست دهد غمش چه نیکو باشد
مردی کن و در میان جان دار غمش
تا در نگری خود غم او او باشد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.