ای لشکر عشق اگرچه بس جبارید
آن یار به خشم رفته را باز آرید
یک جان نبرید دل اگر سخت کند
یک سر نبرید پای اگر بفشارید
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
ای لشکر عشق اگرچه بس جبارید
آن یار به خشم رفته را باز آرید
یک جان نبرید دل اگر سخت کند
یک سر نبرید پای اگر بفشارید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون حق مروت و کرم نگزارید
امروز که فرمانده و دولتیارید
فردا که شود چشم سعادت در خواب
از کرده بد چه چشم نیکی دارید؟
یارم به سفر چو راه رفتن بگزید
نرگس دیدم ازو روان مروارید
بیچاره دلم در پی او می نگرید
می گفت که الوداع و خون می بارید
ای نرم دلانیکه وفا میکارید
بر خاک سیه در صفا میبارید
در هر جائی خبر ز حالم دارید
در دست چنین هجر مرا مگذارید
ای همنفسان اگر مرا غمخوارید
باید که مرا چو دیگران نشمارید
امروز چو اندک مرضی هست مرا
از باده ی دوشینه معافم دارید
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.