کس نیست که اندر هوسی شیدا نیست
کس نیست که اندر سرش این سودا نیست
سررشتهٔ آن ذوق کزو خیزد شوق
پیداست که هست آن ولی پیدا نیست
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
کس نیست که اندر هوسی شیدا نیست
کس نیست که اندر سرش این سودا نیست
سررشتهٔ آن ذوق کزو خیزد شوق
پیداست که هست آن ولی پیدا نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
امروز تو را دسترس فردا نیست
واندیشهٔ فردات به جز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
کاین باقی عمر را بها پیدا نیست
ای دل غم عاشقی تو را تنها نیست
سر نیست که سرگشتهٔ این سودا نیست
پوشیده غمی می خور و بیهوده مجوی
وصلی که سررشتهٔ او پیدا نیست
این مستی من ز بادهٔ حمرا نیست
وین باده به جز در قدح سودا نیست
تو آمدهای که بادهٔ من ریزی
من آن باشم که بادهام پیدا نیست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.