مرغان ز قفس قفس ز مرغان خالی
تو مرغ کجائی که چنین خوشحالی
از نالهٔ تو بوی بقا میآید
مینال بر این پرده که خوش مینالی
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
مرغان ز قفس قفس ز مرغان خالی
تو مرغ کجائی که چنین خوشحالی
از نالهٔ تو بوی بقا میآید
مینال بر این پرده که خوش مینالی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر چند که نیست هیچ از حق خالی
سر در کش و دم مزن چرا مینالی
کان را که فرو شود به گنجی پایی
سر بر سرِ آن گنج بُرَندش حالی
الریح مع العود ترد بالبال
عودوا فلعلّ مصلحُ احوالی
لاتبعد اخضرا رعود الباب
و الراح مع العود یداوی حالی
چون نیست حدیث وصلت از زر خالی
هم نرم کنم ترا بچیزی مالی
زر را بفرستم که خود او چون حلقه
گوشت گیرد پیش من آرد حالی
ای دل چو وصال یار دیدی حالی
در پای غمش بمیر تا کی نالی
شرطست چو آفتاب رخ بنماید
گر شمع نمیرد بکشندش حالی
کردیم بسی جام لبالب خالی
تا بو که نهیم لب بران لب حالی
ترسنده ازان شدم که ناگاه ز جان
بیوصل لبت کنیم قالب خالی
معرفی آهنگهای دیگر
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.