عید بگذشت و همه خلق سوی کار شدند
همه از نرگس مخمور تو خمار شدند
دست و پاشان تو شکستی چو نه پا ماند و نه دست
پر گشادند و همه جعفر طیار شدند
اهل دینار کجا امت دیدار کجا
گرچه دینار بشد لایق دیدار شدند
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
عید بگذشت و همه خلق سوی کار شدند
همه از نرگس مخمور تو خمار شدند
دست و پاشان تو شکستی چو نه پا ماند و نه دست
پر گشادند و همه جعفر طیار شدند
اهل دینار کجا امت دیدار کجا
گرچه دینار بشد لایق دیدار شدند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
عید بگذشت و همه خلق سوی کار شدند
زیرکان از پی سرمایه به بازار شدند
عاشقان را چو همه پیشه و بازار تویی
عاشقان از جز بازار تو بیزار شدند
سفها سوی مجالس گرو فرج و گلو
[...]
تا تو بی پرده شدی لاله رخان خوار شدند
همه گلهای چمن در پس دیوار شدند
ای بسا خیره نگاهان که به یک چشم زدن
چون شرر محو در آن شعله دیدار شدند
پرده بردار که از شوق تماشای رخت
[...]
شیعیان زین غم عظمی چه خبردار شدند
همه با هم پیدفن تن او یار شدند
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.