گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مولانا

اگر حوا بدانستی ز رنگت

سترون ساختی خود را ز ننگت

سیاهی جانت ار محسوس گشتی

همه عالم شدی زنگی ز زنگت

تو آن ماری که سنگ از تو دریغ است

سرت را کس نکوبد جز به سنگت

اگر دریا درافتی ای منافق

ز زشتی کی خورد مار و نهنگت

مرا گویی که از معنی نظر کن

رها کن صورت نقش و پلنگت

چه گویم با تو ای نقش مزور

چه معنی گنجد اندر جان تنگت

هوای شمس تبریزی چو قدس است

تو آن خوکی که نپذیرد فرنگت

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode