ای که تو عشاق را همچو شکر میکشی
جان مرا خوش بکش این نفس ار میکشی
کشتن شیرین و خوش خاصیت دست توست
زانک نظرخواه را تو به نظر میکشی
هر سحری مستمر منتظرم منتظر
زانک مرا بیشتر وقت سحر میکشی
جور تو ما را چو قند راه مدد درمبند
نی که مرا عاقبت بر سر در میکشی
ای دم تو بیشکم ای غم تو دفع غم
ای که تو ما را به دام همچو شرر میکشی
هر دم دفعی دگر پیش کنی چون سپر
تیغ رها کردهای تو به سپر میکشی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.