گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مولانا

گر دم از شادی وگر از غم زنیم

جمع بنشینیم و دم با هم زنیم

یار ما افزون رود افزون رویم

یار ما گر کم زند ما کم زنیم

ما و یاران همدل و همدم شویم

همچو آتش بر صف رستم زنیم

گرچه مردانیم اگر تنها رویم

چون زنان بر نوحه و ماتم زنیم

گر به تنهایی به راه حج رویم

تو مکن باور که بر زمزم زنیم

تارهای چنگ را مانیم ما

چونک درسازیم زیر و بم زنیم

ما همه در جمع آدم بوده‌ایم

بار دیگر جمله بر آدم زنیم

نکته پوشیده‌ست و آدم واسطه

خیمه‌ها بر ساحل اعظم زنیم

چون به تخت آید سلیمان بقا

صد هزاران بوسه بر خاتم زنیم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode