گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مولانا

این مثل بشنو که شب دزدی عنید

در بن دیوار حفره می‌برید

نیم‌بیداری که او رنجور بود

طقطق آهسته‌اش را می‌شنود

رفت بر بام و فرو آویخت سر

گفت او را در چه کاری ای پدر

خیر باشد نیمشب چه می‌کنی

تو کیی گفتا دهل‌زن ای سنی

در چه کاری گفت می‌کوبم دهل

گفت کو بانگ دهل ای بوسبل

گفت فردا بشنوی این بانگ را

نعره یا حسرتا وا ویلتا

آن دروغست و کژ و بر ساخته

سر آن کژ را تو هم نشناخته

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode