یارم به کنار امشب آمد
جانی ز نوم به قالب آمد
بازآ که چو ساغر پر از می
جانم ز غم تو بر لب آمد
وصل تو به هجر شد مبدل
روزم رفت وز پی شب آمد
از سوز غمت فغان که دوزخ
یک شعله ز تاب این تب آمد
عشق استادیست کز ازل عقل
چون طفلانش به مکتب آمد
تو ای مه مهروش که حالت
سرمایه رشک کوکب آمد
آن مطلوبی که طالبان را
سودای تو عین مطلب آمد
سیب زنخت که منزل او
بالای ترنج غبغب آمد
گر نیمه شبی به دست مشتاق
آمد به هزار یارب آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روزم به نیابت شب آمد
جام به زیارت لب آمد
از بس که شنید یاربم چرخ
از یارب من به یارب آمد
عشق آمد و جام جام درداد
[...]
زندانی روز را شب آمد
بیمار شبانه را تب آمد
روزم به عیادت شب آمد
جانم به زیارت لب آمد
از بس که شنید یاربم چرخ
از یارب من به یارب آمد
یار آمد و جام باده بر کف
[...]
دل باز به جوش یارب آمد
شب رفت و سحرنشد شب آمد
اشک از مژه بسکه بیاثر پخت
رحمم به زوال کوکب آمد
بی روی تو یاد خلد کردم
[...]
آمد شب و، وقت یا رب آمد!
یا رب چکنم؟ دگر شب آمد!
همسایه، شنید یا ربم را
از یا رب من، به یارب آمد
ای دوست بگو بکویت امشب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.