گنجور

 
میبدی

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.

وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها (۲) و بماه که بر پی خورشید ایستد.

وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها (۱) و بآفتاب و برتافتن آن.

وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها (۳) و بروز که زمین پیدا کند.

وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشاها (۴) و بشب که آفتاب بپوشد.

وَ السَّماءِ وَ ما بَناها (۵) و بآسمان و باو که آن را برآورد.

وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها (۶) و بزمین و باو که آن را بگسترانید.

وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها (۷) و بمردم و باو که آفرینش او راست کرد.

فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (۸) و در دل او شناخت نهاد تا بدانست بدی خویش و نیکی خویش.

قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها (۹) پیروز آمد و رسته آن کس که تن خویش باصلاح آورد و هنری کرد.

وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها (۱۰) و با پس ماند و نومید آمد او که تن خویش فرو مایه کرد و گم‌نام.

کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها (۱۱) دروغ‌زن گرفت ثمود پیغامبر خویش را بوی اندامی خویش و بناپاکی خویش.

إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها (۱۲) آن گه که بخاست آن بدبخت‌تر ایشان.

فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ایشان را گفت پیغامبر خدای ناقَةَ اللَّهِ وَ سُقْیاها (۱۳) بازشید و گذارید شتر خدای را و آبشخور او.

فَکَذَّبُوهُ دروغ‌زن گرفتند او را فَعَقَرُوها بکشتند او را و پی زدند.

فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ در سرایشان پوشید و بر سر ایشان فرو هشت عذاب خداوند ایشان بگناه ایشان فَسَوَّاها (۱۴) ایشان را با زمین یکسان کرد.

وَ لا یَخافُ عُقْباها (۱۵) و از سرانجام کرد خویش نترسید.

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode