گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
میبدی

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.

وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ (۱) ویل و تباهی کاهندگان را.

الَّذِینَ إِذَا اکْتالُوا عَلَی النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ (۲) ایشان که چون از مردمان می‌ستانند پیمانه بپری می‌ستانند ناکاست.

وَ إِذا کالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ (۳) و آن گه که مردمان را می‌پیمایند یا می‌سنجند، می‌کاهند و زیان زد می‌کنند.

أَ لا یَظُنُّ أُولئِکَ هیچ نمیدانند. بی گمانی اینان، أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ (۴)

لِیَوْمٍ عَظِیمٍ (۵) که ایشان انگیختنی‌اند روزی بزرگ را.

یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ آن روز که بپای ایستند مردمان لِرَبِّ الْعالَمِینَ (۶) خداوند جهانیان را.

«کَلَّا» آگاه باشید إِنَّ کِتابَ الفُجَّارِ لَفِی سِجِّینٍ (۷) نامه کردار و.

سرانجام بدان در سجّین است.

وَ ما أَدْراکَ ما سِجِّینٌ (۸) و چه دانی که آن زندان چه چیز است ؟

کِتابٌ مَرْقُومٌ (۹) نوشته‌ای.

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ (۱۰) ویل آن روز بر دروغ‌زن گیران.

الَّذِینَ یُکَذِّبُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ (۱۱) ایشان که بروز شمار و پاداش دروغ زن گیرند.

وَ ما یُکَذِّبُ بِهِ و دروغ‌زن نگیرد بآن إِلَّا کُلُّ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ (۱۲) مگر هر اندازه در گذرانده‌ای ناباک ناپاک.

إِذا تُتْلی‌ عَلَیْهِ آیاتُنا که برو خوانند سخنان و آیات ما. قالَ أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ (۱۳) گوید: این افسانه پیشینیان است.

«کَلَّا» نه چنانست. بَلْ رانَ عَلی‌ قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ (۱۴) بلکه زنگ و بار آنچه میکنند بر دلهای ایشان نشست و نشاند.

«کَلَّا» آگاه باشید إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ (۱۵) ایشان از خداوند خویش آن روز باز پوشیده‌اند.

ثُمَّ إِنَّهُمْ لَصالُوا الْجَحِیمِ (۱۶) پس ایشان بآتش رسیدنی‌اند.

ثُمَّ یُقالُ پس ایشان را گویند: هذَا الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ (۱۷) این آنست که شما آن را دروغ می‌شمردید و دروغ می‌داشتید.

«کَلَّا» آگاه باشید إِنَّ کِتابَ الْأَبْرارِ لَفِی عِلِّیِّینَ (۱۸) نامه و کار نیکان در علّیّین است جایگاه زبرین.

وَ ما أَدْراکَ ما عِلِّیُّونَ (۱۹) و چه چیز ترا دانا کرد که علّیّین چیست؟

کِتابٌ مَرْقُومٌ (۲۰) نبشته‌ای.

إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِی نَعِیمٍ (۲۲) نیکان در ناز و نعیم‌اند.

یَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ (۲۱) فریشتگان نزدیک کردگان بآن میرسند و آن را می‌بینند.

عَلَی الْأَرائِکِ یَنْظُرُونَ (۲۳) در حجله‌ها در تختها مینگرند.

تَعْرِفُ فِی وُجُوهِهِمْ در رویهای ایشان میشناسی و می‌بینی نَضْرَةَ النَّعِیمِ (۲۴) تازگی ناز و روشنایی شادی.

یُسْقَوْنَ مِنْ رَحِیقٍ می‌آشامانند ایشان را از رحیق. مَخْتُومٍ (۲۵) جام آن مهر کرده.

خِتامُهُ مِسْکٌ، مهر آن مشک. خِتامُهُ مِسْکٌ که از دهن باز ایستاند، بوی مشک آید مختوم خِتامُهُ مِسْکٌ آمیخته آمیغ آن مشک‌ وَ فِی ذلِکَ فَلْیَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ (۲۶) و ایدون بادا که کوشندگان درین کوشند.

وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ (۲۷) و آمیغ آن از چشمه تسنیم است.

عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ (۲۸) چشمه‌ای که مقرّبان آن را صرف می آشامند.

إِنَّ الَّذِینَ أَجْرَمُوا آن بدان که کافر شدند. کانُوا مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ (۲۹) می‌خندیدند از گرویدگان.

وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ‌ و آن گه که مؤمنان بر ایشان برگذشتند، یَتَغامَزُونَ (۳۰)

ایشان بافسوس بر ایشان در یکدیگر می‌نمودند.

وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلی‌ أَهْلِهِمُ و چون با خانه‌ها و کسان خویش گشتند، انْقَلَبُوا فَکِهِینَ (۳۱) بناز و رامش و خنده می‌زیستند.

وَ إِذا رَأَوْهُمْ و چون ایشان را دیدند، قالُوا إِنَّ هؤُلاءِ لَضالُّونَ (۳۲) گفتند: اینان گم‌شدگان‌اند و در غلط افتادگان و نادانان.

وَ ما أُرْسِلُوا عَلَیْهِمْ حافِظِینَ (۳۳) و کافران را نفرستاده‌اند بگوشوانی بر گرویدگان و نگهبانان کردار ایشان.

فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا آن روز قیامت، آن مؤمنان و گرویدگان مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ (۳۴) از کافران می‌خندند.

عَلَی الْأَرائِکِ یَنْظُرُونَ (۳۵) در حجله‌ها بر تختها مینگرند.

هَلْ ثُوِّبَ الْکُفَّارُ ما کانُوا یَفْعَلُونَ (۳۶) کافران را پاداش بدادند بر آنچه میکردند در آن گیتی؟

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode