گنجور

 
میبدی

قوله تعالی و تقدّس: تَتَجافی‌ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ باز می‌خیزد پهلوهای ایشان از خواب‌گاههای ایشان، یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خداوند خویش را میخوانند، خَوْفاً وَ طَمَعاً بیم و امید، وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ (۱۶) و از آنچه ایشان را روزی دادیم نفقه میکنند.

فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ نداند هیچ کس، ما أُخْفِیَ لَهُمْ که آن چه چیزست که پنهان کردند و پوشیده ایشان را. مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ از روشنایی چشم، جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (۱۷) پاداش آنچه میکردند.

أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً آن کس که گرویده بود، کَمَنْ کانَ فاسِقاً چون آن کس است که از فرمان برداری بیرون بود؟ لا یَسْتَوُونَ (۱۸) هرگز یکسان نباشند.

أَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ اما ایشان که بگرویدند و نیکیها کردند، فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوی‌ ایشانراست بهشتها نُزُلًا بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (۱۹) آن پاداش ایشان است بآنچه میکردند.

وَ أَمَّا الَّذِینَ فَسَقُوا و اما ایشان که بیرون شدند از فرمان، فَمَأْواهُمُ النَّارُ بازگشتن‌گاه ایشان آتش است، کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها هر گه که خواهند از آن بیرون آیند، أُعِیدُوا فِیها ایشان را بآن می‌برند وَ قِیلَ لَهُمْ و ایشان را گویند، ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ چشید عذاب از آتش، الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ (۲۰) که آن را بدروغ می‌داشتید و می‌گفتید که دروغ است.

وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنی‌ و می‌چشانیم ایشان را از عذاب این جهانی دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ فرود از عذاب مهین، لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ (۲۱) تا مگر باز گردند.

وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیاتِ رَبِّهِ و کیست ستمکارتر ازو که پند دهند او را بسخنان خداوند او؟ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها آن گه پس روی گرداند از آن، إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنْتَقِمُونَ (۲۲) ما از ناگرویدگان کین‌کشانیم.

وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ موسی را نامه دادیم، فَلا تَکُنْ فِی مِرْیَةٍ مِنْ لِقائِهِ نگر که در گمان نباشی از دیدار او، وَ جَعَلْناهُ هُدیً لِبَنِی إِسْرائِیلَ (۲۳) و او را نشانی کردیم راه شناختن را از بهر بنی اسرائیل.

وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً و ازیشان پیشوایان کردیم، یَهْدُونَ بِأَمْرِنا که راه می‌نمودند بفرمان ما، لَمَّا صَبَرُوا آن گه که شکیبایی کردند وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ (۲۴) و بسخنان ما بی‌گمانان بودند.

إِنَّ رَبَّکَ هُوَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ خداوند تو اوست که کار برگزارد میان ایشان روز رستاخیز، فِیما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ (۲۵) در آنچه ایشان جدا جدا میگویند و جدا جدا می‌روند.

أَ وَ لَمْ یَهْدِ لَهُمْ باز ننمود با ایشان، کَمْ أَهْلَکْنا مِنْ قَبْلِهِمْ که چند هلاک کردیم و کشتیم پیش از ایشان، مِنَ الْقُرُونِ از گروه گروه، یَمْشُونَ فِی مَساکِنِهِمْ آنک می‌روند در نشستنگاههای ایشان، إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ در آن نشانهای روشن است، أَ فَلا یَسْمَعُونَ (۲۶) بنمی‌شنوند.

أَ وَ لَمْ یَرَوْا نمی‌بینند، أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ که ما آب میرانیم، إِلَی الْأَرْضِ الْجُرُزِ در زمین تهی از نبات، فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً بیرون می‌آریم بآن آب کشت را، تَأْکُلُ مِنْهُ تا میخورد از آن، أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ ستوران ایشان و ایشان خویشتن، أَ فَلا یُبْصِرُونَ (۲۷) نمی‌بینند؟

وَ یَقُولُونَ مَتی‌ هذَا الْفَتْحُ و میگویند کی است این روز داوری، إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ (۲۸) بازنمائید اگر راست می‌گویید.

قُلْ یَوْمَ الْفَتْحِ بگو در روز داوری، لا یَنْفَعُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِیمانُهُمْ سود ندارد ناگرویدگان را گرویدن ایشان، وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ (۲۹) و نه بر ایشان مهلت دهند.

فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ روی گردان ازیشان، وَ انْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ (۳۰) و چشم میدار که ایشان چشم می‌دارند.

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode