گنجور

 
میبدی

قوله تعالی: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ» نمی‌دانی که خدای را سجود میکند و فرمان می‌برد. «مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ» هر که در آسمان و هر که در زمین، «وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ» و خورشید و ماه و ستارگان، «وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ» و کوه‌ها و درختان و جنبندگان، «وَ کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ» و فراوانی از مردمان، «وَ کَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذابُ» و فراوانست باز از مردمان که برایشان حکم رفته که ایشان اهل عذابند: «وَ مَنْ یُهِنِ اللَّهُ» و هر که اللَّه تعالی او را خوار کرد، «فَما لَهُ مِنْ مُکْرِمٍ» او را نوازنده‌ای نیست «إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ ما یَشاءُ» (۱۸) که اللَّه تعالی آن کند که خود خواهد.

«هذانِ خَصْمانِ» این دو گروه جنگ‌کنان، «اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ» که با هم بر آویختند در خدایی خداوند خویش، «فَالَّذِینَ کَفَرُوا» امّا ایشان که کافر شدند، «قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیابٌ مِنْ نارٍ» جامه‌ها بریده‌اند ایشان را از آتش. «یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِیمُ» (۱۹) می‌ریزند از زبر سرهای ایشان فرو آب گرم.

«یُصْهَرُ بِهِ ما فِی بُطُونِهِمْ» می‌گدازند بآن حمیم آنچه در شکمهای ایشان، «وَ الْجُلُودُ» (۲۰) و می‌گدازند بآن پوستهای ایشان.

«لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ» (۲۱) و ایشانراست مقمعها از آهن.

«کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ» هر گه که خواهند که بیرون آیند از آن از غمی، «أُعِیدُوا فِیها» فرو گذارند ایشان را در آن، «وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ» (۲۲) و ایشان را می‌گویند بچشید عذاب آتش.

«إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» در آرد اللَّه تعالی ایشان را که بگرویدند و نیکیها کردند، «جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» در بهشتهایی که میرود زیر درختان آن جویها، «یُحَلَّوْنَ فِیها» می‌آرایند ایشان را در آن، «مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً» ازین دستینه‌هایی از زر و مروارید، «وَ لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ» (۲۳) و پوشش ایشان در آن حریر.

«وَ هُدُوا إِلَی الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ» راه نمودند ایشان را بآن سخن پاک، «وَ هُدُوا إِلی‌ صِراطِ الْحَمِیدِ» (۲۴) و راه نمودند ایشان را براه خداوند ستوده ستودنی.

«إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا» ایشان که کافر شدند، «وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ» و بر میگردانند از راه خدای، «وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذِی جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ» و از مسجد حرام آنکه مردمان را کردیم آن را و دادیم، «سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ» یکسانست در آن شهری و دشتی، مقیم و غریب، «وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ» و هر که در آن کژکاری خواهد و جوید ستمکاری، «نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ» (۲۵) بچشانیم او را عذاب سخت.

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode