گنجور

 
میبدی

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.

«الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ» این حرفها آیتها نامه است، «وَ قُرْآنٍ مُبِینٍ (۱)» و قرآنی پیدا کننده، باز نماینده.

«رُبَما یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا» ای بسا هنگاما که دوست بود و آرزو بود ناگرویدگان را، «لَوْ کانُوا مُسْلِمِینَ (۲)» اگر مسلمان بودندی. «ذَرْهُمْ» گذار ایشان را، «یَأْکُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا» تا می‌خورند و کام می‌رانند، «وَ یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ» و دراز دیدن عمر ایشان را مشغول میدارد، «فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ (۳)» تا آن گه که آگاه شوند.

«وَ ما أَهْلَکْنا مِنْ قَرْیَةٍ» هرگز هلاک نکردیم شهری را، «إِلَّا وَ لَها کِتابٌ مَعْلُومٌ (۴)» مگر آن را تقدیری بود و حکمی از ما و نبشته‌ای ما را معلوم و هنگام آن دانسته.

«ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ» پیشی نکند هیچ گروهی، «أَجَلَها» بر هنگام مرگ خویش، «وَ ما یَسْتَأْخِرُونَ (۵)» و نه با پس ماند از آن هنگام.

«وَ قالُوا» کافران گفتند، «یا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ» ای آن کس که پیغام و یاد بر وی فرو فرستادند، «إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ (۶)» تو دیوانه‌ای.

«لَوْ ما تَأْتِینا بِالْمَلائِکَةِ» چرا فریشتگان نیاوردی بما با خود، «إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ (۷)» اگر از راست گویانی.

«ما نُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ» فرو نفرستیم بر ایشان فریشتگان، «إِلَّا بِالْحَقِّ» مگر بمرگ ایشان، «وَ ما کانُوا إِذاً مُنْظَرِینَ (۸)» و آن گه که فریشته آید ایشان را درنگ ندهد.

«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ» ما فرو فرستادیم این یاد و پیغام، «وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ (۹)» و ما خود نگه دارانیم.

«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ» و فرستادیم پیش از تو رسالتها، «فِی شِیَعِ الْأَوَّلِینَ (۱۰)» در گروهان پیشینیان.

«وَ ما یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ» و نیامد بایشان هیچ پیغامبر، «إِلَّا کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ (۱۱)» مگر افسوس می‌کردند برو.

«کَذلِکَ نَسْلُکُهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ (۱۲). لا یُؤْمِنُونَ بِهِ» چنان نهادیم و نمودیم در دلهای بدان‌

که تا بنگروند بخدا و رسول و قرآن، «وَ قَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ (۱۳)» و گذشت درین جهان سنّت پیشینیان.

«وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ باباً مِنَ السَّماءِ» و اگر باز گشائیم بر ایشان دری از آسمان، «فَظَلُّوا فِیهِ یَعْرُجُونَ (۱۴)» و ایشان در ایستند در ان در و می برشوند.

«لَقالُوا إِنَّما سُکِّرَتْ أَبْصارُنا» گویند چشمهای ما بپوشیده‌اند و بر بسته‌اند و کژ نموده‌اند، «بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ (۱۵)» بلکه ما گروهی‌ایم چشم به جادویی بر بسته.

«وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِی السَّماءِ بُرُوجاً» و آفریدیم و کردیم در آسمان برجها، «وَ زَیَّنَّاها لِلنَّاظِرِینَ (۱۶)» و بر آراستیم آن را نگرندگان شب را.

«وَ حَفِظْناها مِنْ کُلِّ شَیْطانٍ رَجِیمٍ (۱۷)» و نگه داشتیم آن را از هر دیوی نفریده‌ای.

«إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ» مگر کسی از ایشان که سخن دزدیده نیوشد، «فَأَتْبَعَهُ» در پی او نشیند، «شِهابٌ مُبِینٌ (۱۸)» شاخی آتش آشکارا.

«وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها» و زمین را پهن باز کردیم، «وَ أَلْقَیْنا فِیها رَواسِیَ» و در آن کوه‌ها در افکندیم، «وَ أَنْبَتْنا فِیها» و برویانیدیم در آن، «مِنْ کُلِّ شَیْ‌ءٍ مَوْزُونٍ (۱۹)» از هر چیزی سختنی.

«وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ» و شما را در آن زیستن را جای ساختیم و چیز، «وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقِینَ (۲۰)» که شما ایشان را روزی دهان نیستید.

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode