گنجور

 
میبدی

قوله تعالی: وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ گرفت خدای تو مِنْ بَنِی آدَمَ از فرزندان آدم مِنْ ظُهُورِهِمْ از پشتهای ایشان ذُرِّیَّتَهُمْ فرزندان ایشان وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی‌ أَنْفُسِهِمْ و ایشان را گواه گرفت بر ایشان أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ نه‌ام من خداوند شما؟ قالُوا بَلی‌ ایشان پاسخ دادند آری تویی خداوند ما شَهِدْنا گواه بودیم بر ایشان أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ تا نگویند روز رستاخیز إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ (۱۷۲) که ما ازین اقرار و گواهی ناآگاه بودیم.

أَوْ تَقُولُوا یا گویند پسینان ایشان إِنَّما أَشْرَکَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ که پدران پیشینان ما انبازان گرفتند با تو پیش از ما وَ کُنَّا ذُرِّیَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ و ما فرزندان ایشان بودیم پس از ایشان أَ فَتُهْلِکُنا پس اکنون ما را می‌هلاک کنی و عذاب کنی؟ بِما فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ (۱۷۳) بآنچه کج‌کاران کردند و نابکاران پیش از ما.

وَ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ چنین تفصیل میدهیم و می‌باز گشائیم و راست و درست و پیدا می‌باز نمائیم گفتها و کرده‌های خویش وَ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ (۱۷۴) و تا مگر ایشان باز آیند از راه کج با راه راست.

وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ و بر ایشان خوان نَبَأَ الَّذِی آتَیْناهُ آیاتِنا خبر آن مرد که او را دادیم سخنان خویش فَانْسَلَخَ مِنْها بیرون شد او از آن چو مار از پوست فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطانُ پس خود فرا کرد او را دیو فَکانَ مِنَ الْغاوِینَ (۱۷۵) تا از بیراهان گشت.

وَ لَوْ شِئْنا و اگر خواستیم لَرَفَعْناهُ بِها برداشتیمی با آن آیات و علم وَ لکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَی الْأَرْضِ لکن آن مرد با زمین بنشست و با این جهان گرائید وَ اتَّبَعَ هَواهُ و بر پی بایست خویش رفت فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ مثل او راست چون مثل سگ است إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ اگر بروی حمله بری و وی را بر تاختن داری‌ یَلْهَثْ زبان از دهن بیرون افکند أَوْ تَتْرُکْهُ یا از وی باز شوی یَلْهَثْ هم زبان از دهن بیرون افکند ذلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ این مثل آن مرد است و مثل آن کسان الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا ایشان که سخنان ما بدروغ فرا داشتند فَاقْصُصِ الْقَصَصَ و بر ایشان خوان قصه‌هایی لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (۱۷۶) تا مگر ایشان دراندیشند.

ساءَ مَثَلًا بدسان و بد مثل‌اند الْقَوْمُ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا آن گروه که بدروغ فرا داشتند سخنان ما وَ أَنْفُسَهُمْ کانُوا یَظْلِمُونَ (۱۷۷) و بر خویشتن می‌ستم کردند.

مَنْ یَهْدِ اللَّهُ هر که راه نمود اللَّه او را فَهُوَ الْمُهْتَدِی بر راه راست اوست وَ مَنْ یُضْلِلْ و هر که بیراه کرد اللَّه وی را فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ (۱۷۸) ایشان‌اند که زیانکاران‌اند.

وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ و آفریدیم ما دوزخ را کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فراوانی از پریان و آدمیان لَهُمْ قُلُوبٌ ایشان را دلهایی است لا یَفْقَهُونَ بِها که بآن حق درنیابند وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ و ایشان را چشمهایی است لا یُبْصِرُونَ بِها که حق بآن نه بینند وَ لَهُمْ آذانٌ و ایشان را گوشهایی است لا یَسْمَعُونَ بِها که بآن حق بنشنوند أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ ایشان همچون ستوران‌اند بَلْ هُمْ أَضَلُّ نه راست چون ستور بلکه گمراه‌تر از ستور أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ (۱۷۹) ایشان‌اند که از حق و راه آن غافلان‌اند.

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode