تا کی تویی به تعبیه جنگ ساختن
وین اسب کامگاری پیوسته تاختن
همواره کینه داری و پر خاش و مشغله
هرگز مرا به مهر ندانی نواختن
تو زرگری و من زر بگداختی مرا
زرگر چه کار دارد جز زر گداختن
پس چون که مر مرا نشناسی همی به حق
گر زر همیشه زرگر داند شناختن
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
تا کی تویی به تعبیه جنگ ساختن
وین اسب کامگاری پیوسته تاختن
همواره کینه داری و پر خاش و مشغله
هرگز مرا به مهر ندانی نواختن
تو زرگری و من زر بگداختی مرا
زرگر چه کار دارد جز زر گداختن
پس چون که مر مرا نشناسی همی به حق
گر زر همیشه زرگر داند شناختن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عید است و حق عید بباید شناختن
وز باده نوش کردن و بربط نواختن
شرع است حق روزه به طاعت گزاردن
شرط است حق عید به عشرت شناختن
اکنون که چنگ و نای به یک جای ساختند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.