دیبدین است و دین مرد خرد
آن شناسم که لعل باده خورد
باز دارد خرد تو را ز نبید
مشنو اندر نبید پند خرد
ای شگفتی نبید خواره همی
صد هنر در نبید برشمرد
هنری بهتر آنکه خورد نبید
پیش ایوان شاه سجده برد
شه ملک ارسلان که چشمه مهر
طیره طیره به روی او نگرد
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
دیبدین است و دین مرد خرد
آن شناسم که لعل باده خورد
باز دارد خرد تو را ز نبید
مشنو اندر نبید پند خرد
ای شگفتی نبید خواره همی
صد هنر در نبید برشمرد
هنری بهتر آنکه خورد نبید
پیش ایوان شاه سجده برد
شه ملک ارسلان که چشمه مهر
طیره طیره به روی او نگرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اشتر گرسنه کسیمه برد
کی شکوهد ز خار؟ چیره خورد
نانوردیم و خوار و این نه شگفت
که برِ ورد، خار نیست نورد
مردم اندر خور زمانه شدهست
نرد چون شاخ گشت و شاخ چون نرد
از تک اسب و بانگ نعرۀ مرد
کوه یر نوف شد هوا پر گرد
شعر سید محمد ناصر
دل من شاد کرد و خرم کرد
شدم از گرمی طبیعی پوست
همچو تشنه که آب باید سرد
بر دل من نشاط رامش یافت
[...]
صدر اسلام زنده گشت و نمرد
گر چه صورت به خاک تیره سپرد
در جهان بزرگ ساخت مکان
هم بخردان گذاشت عالم خرد
پس تو گویی که مرثیت گویش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.