چون روی هوا دوش به قیر اندودند
تا روز همه تپان و لرزان بودند
بر تارک من ستارگان نغنودند
گویی که همه بر تن من بخشودند
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
چون روی هوا دوش به قیر اندودند
تا روز همه تپان و لرزان بودند
بر تارک من ستارگان نغنودند
گویی که همه بر تن من بخشودند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن ها که زمین زیز قدم ها فرسودند
وندر طلبش هر دو جهان پیمودند
آگاه نمی شوم که ایشان هرگز
زین حال چنانکه هست آگه بودند
چون دیده بینشم عطا فرمودند
محتاج بعینکم عبث ننمودند
کم بود دودیده بهر عبرت مارا
ز آن روی دودیده هم بر آن افزودند
ناکرده دمی آنچه ترا فرمودند
خواهی که چنان شوی که مردان بودند
تو راه نرفتهای از آن ننمودند
ورنه که زد این در که درش نگشودند
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.