چون رُخَت را هر زمان حُسن و جمالی دیگر است
لاجَرَم هردم مرا با تو وصالی دیگر است
اینکه هر ساعت جمالی مینماید روی تو
پیشِ اربابِ کمالات، این کمالی دیگر است
بر بَیاضِ روی دلبر از بَیاضِ دلبری
از سواد و خطّ و خالت، خطّ و خالی دیگر است
با وجود آنکه حُسنِ او بُرون است از جهان
در دماغِ هر کسی از دو خیالی دیگر است
گرچه عالم سر به سر نقش و مثال روی اوست
لیک او را هر زمان در دل مثالی دیگر است
سوی او هرگز به پّرِ بال خود نتوان پرید
هم به بال او توان، کان پرّ و بالی دیگر است
هیچکس هرگز ز حالی نیست خالی در جهان
لیک این حالی که ما را هست حالی دیگر است
گوش و دل نشنوده نتوان شنیدن این قال
زآن که هر سَمْعی سر او از مقالی دیگر است
مغربی را در نظر پیوسته زآن ابروی و روی
هر طرف به روی و هر جانب هلالی دیگر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با خط آن سلطان خوبان را جمالی دیگر است
بسته هر موی او صاحب کمالی دیگر است
نیست در بتخانهٔ مارا غیر فکر روی دوست
ما درین فکریم و مردم را خیالی دیگر است
پیش رویت چون به یک دم جان ندادیم از نشاط
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.