گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شمس مغربی

ای کرده متجلی رخت از دیده هر خوب

وی حسن و جمال همه خوبان بتو منسوب

بر صفحه رخساره هر ماه پری روی

حرفی دو سه از دفتر حسنت شده مکتوب

محبوب ز هر روی بجز روی تو نبود

خود نیست بهر وجد بجز روی تو محبوب

بر عکس رخت چشم زلیخا نگران بود

در آینه روی خوش یوسف یعقوب

در شاهد و مشهود توئی ناظر و منظور

در عاشق و معشوق توئی طالب و مطلوب

در میکده ها غیر تو را می نپرستند

انکس که کند سجده بر سنگ و گل و چوب

جاروب غمت کرد مرا جامه دل پاک

وینخانه کنونست بکام دل جاروب

زان زلف پراکنده و زان غمزه فتان

پر گشت جهان سربسر از فتنه و آشوب

محجوب نباشد ز رخت مغربی ایدوست

گر خود به خود است از رخ زیبای تو محجوب

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode