ای نهان در ذات پاکت ذات کَون
وی عیان نور تو در مرآت کَون
مدتی بیمدت دور زمان
بود دایم با تو خوش اوقات کَون
میگذشتی روز و شب بی روز و شب
بر مراد خویشتن ساعات کَون
محو بودی هم بوصف و هم بذات
در همه حالات تو حالات کَون
علم ذاتت اندر آن محو وجود
گاه کردی محو گه اثبات کَون
عین علمت دید اعیان همه
چون نگاهی کرد در غایات کَون
بود ذات کَون محتاج وجود
پس برآورد از کرم حاجات کَون
ای گرفته حسنت از بهر ظهور
شکل و وضع و صورت و هیات کَون
وی ز جیب موسی سر برزده
رب ارنی گفته در میقات کَون
برده سلطان ظهورت ناگهان
سوی صحرا لشکر و آیات کَون
از ظهور آفتاب روی تو
گشته ظاهر جمله ذرّات کَون
از فروغ نور مصباح رخت
کوکب درّی شده مشکوت کَون
دیده اسرار صفات ذات تو
مغربی در مصحف آیات کَون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.