آتش عشق بتان هر دو جهان را سوخته
شمع روی یار پیدا و نهان را سوخته
عکس رخسارش نه تنها سوخته گل در چمن
یاد آن رو هر سحر گه بلبلان را سوخته
وه چه سر است اینکه شوق وصل حی لایموت
در بهشت عدن دیدم مردمانرا سوخته
وصف شیرینی آن لب هر که دارد در دهان
شد یقینم اینکه او کام و زبانرا سوخته
لعل سیرابش که آتش پاره ای بود از ازل
در دو عالم دیده پیرو جوان را سوخته
اشک و آه گرم کوهی چونکه با هم ساختند
در زمان گفتند مردم انس و جانرا سوخته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.