گل نو رسید و بویی ز بهار من نیامد
چه کنم نسیم گل را که ز یار من نیامد
دل من چرا چو غنچه نشود دریده صد جا؟
که صبا رسید و بویی ز نگار من نیامد
اگر، ای حریف، داری نظری به روی یاری
به بهار خویش خوش شو که بهار من نیامد
همه عمر تشنه بودم به امید آب حیوان
به جز آب شور دیده به کنار من نیامد
شب و روز جدول خون به دو رخ چه سود دارد؟
چو ستاره سعادت به کنار من نیامد
منم و خرابه غم ز خوشی خبر ندارم
چو ازان دیار مرغی به دیار من نیامد
من خون گرفته کردم و نظری و کشته گشتم
تو بدان که او به عمدا به شکار من نیامد
ز شراب و عشق و مستی چه شناسد او خرابی
پسر کسی که دردی ز خمار من نیامد
به شب نشاط، یارا، چه خبر تراز خسرو؟
که به جانب تو روزی شب تار من نیامد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خبری ز هیچ قاصد زه دیار من نیامد
چه سیاه نامه بیکی که ز یار من نیامد
از ازل که رفت قسمت غم و شادی ای به هر کس
غم بار جز نصیبه دل زار من نیامد
همه روز بر رخ از گریه چه سود در غلطان
[...]
رخ خود به خون نگارم که نگار من نیامد
غم او چو کشت زارم به مزار من نیامد
به کنار جو ندیدم چو قدش به باغ سروی
که ز آب دیده جویی به کنار من نیامد
خط سبزه کامد از گل که ز پی رسیدم اینک
[...]
چکنم که باز آمد شب و یار من نیامد
بگذشت روز و شمع شب تار من نیامد
مه من که بود شمع شب تار من ندانم
که پس ار وفات من چون به مزار من نیامد
ز کنار غیر گفتم به کنارم آید اما
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.