گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

آن را غم تو یار باشد

با خوش دلیش چکار باشد؟

صوفی چو شکست توبه، ساقی

مگذار که هوشیار باشد

مستی که سبو کشد، مپندار

کورا قدم استوار باشد

می حاجت نیست مستیم را

در چشم تو تا خمار باشد

جان دادم و داغ عشق بردم

کانجا ز تو یادگار باشد

معذور بود ز ناله بلبل

جایی که گل و بهار باشد

شک نیست که نشتری چشیده ست

جنگی که فغانش زار باشد

مرهم چو نمی پذیرد این دل

بگذار که تا فگار باشد

خسرو به غلامیت عزیز است

گر خوار کنیش، خوار باشد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode