چو خشم مست تو در خوابگاه ناز بخفت
بر آستانت مرا سخت حیله ساز بخفت
ز ناز بازی چشمت امیدوار شدم
ولی دریغ که چشمت به خواب ناز بخفت
درین هوس که ببیند به خواب چشم ترا
بخفت نرگس و بیدار گشت و باز بخفت
به باغ با تو همی کرد سر و پای دراز
به یک طنابچه که بادش بزد دراز بخفت
تصور تو به خوبی نگنجدم به خیال
حقیقت است که در پرده مجاز بخفت
رخ آن گهیم نمودی که من ز دست شدم
چه سود جلوه محمود چون ایاز بخفت
ز خاک پای نمانده ست چشم خسرو باز
به خاک پات که این چشمهای باز بخفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.