آن خط پر بلا که در آغاز رستن است
با او چه فتنه ها که در انبار رستن است
ساکن تری که می دمد آن سبزه بر گلت
نی کاهلی که سبزه ات از باز رستن است
آغاز خط به ما منما و مکش، ازانک
هر آفتی که هست، در آغاز رستن است
با ما روا مدار که آید برون ز پوست
آن دشمن کشنده که بر ساز رستن است
ترسم که راز خسرو از این دل برون دمد
خط با لبت نهفته که در راز رستن است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.