گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

ز من برشکستی به یکبارگی

در وصل بستی به یکبارگی

درافتاده بودی به دامم، چه سود؟

که از دام جستی به یکبارگی

بیا کز جدایی بر انداختم

همه ملک هستی به یکبارگی

مگر در دلت مهربانی نماند!

که پیمان شکستی به یکبارگی

برفتی و با بدسگالان من

به عشرت نشستی به یکبارگی

چه می خورده ای، خسروا، که دگر؟

ز اندوه رستی به یکبارگی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode