گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

بی تو، ای بی تو به جان آمده جانم، چونی؟

کز پی کاهش من روز به روز افزونی

پیش از این گر چه جفاهات بسی بود، ولی

نه چنین بود از این بیشتری کاکنونی

جان همی خواستی از من که به افسون ببری

جان من رفت و تو هم بر سر آن افسونی

چند گویی که چه حال است دل تنگ ترا

آن چنان است که تو از دل من بیرونی

حال خونابه خسرو دل خسرو داند

تو چه دانی که نه در آب و نه اندر خونی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode