گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

برونم از دل پر خون نمی شوی، چه کنم؟

ز جان سوخته بیرون نمی شوی، چه کنم؟

تویی به حسن چو لیلی، ولیک هیچ شبی

انیس خاطر مجنون نمی شوی، چه کنم؟

به یک فسون که بگردی، در آمدی به دلم

کنون ز دل به صد افسون نمی شوی، چه کنم؟

هزار قصه نوشتم ز خون دل بر تو

تو هیچ بر سر مضمون نمی شوی چه کنم

به جان تو که فراموش نیستی نفسی

اگر چه می شدی، اکنون نمی شوی، چه کنم؟

ز دیده رفتن این خونم، آخر از جایی ست

ولی تو آگه ازین خون نمی شوی، چه کنم؟

مگو به طعن که خسرو مکن فراموشم

کنم اگر بشوی، چون نمی شوی چه کنم؟

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode