گل و شکوفه همه هست و یار نیست، چه سود؟
بت شکر لب من در کنار نیست، چه سود؟
بهار آمد و هر گل که باید آن همه هست
گلی که می طلبم در بهار نیست، چه سود؟
به انتظار توان روی دوستان دیدن
دو دیده را چو سر انتظار نیست، چه سود؟
ز فرق تا به قدم زر شدم ز گونه زرد
ولی ز سنگ شکیبم عیار نیست، چه سود؟
ز بهر خوردن دل گر هزار غم دارم
چو بخت خویشتنم استوار نیست، چه سود؟
ز دوست مژده مقصود می رسد، لیکن
از آن هزار یکی برقرار نیست، چه سود؟
اگر چه باده امید می کشد، خسرو
ز دور چرخ سرش بی خمار نیست، چه سود؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
صبا رسید در او بوی یار نیست چه سود
نسیم سنبل آن گلعذار نیست چه سود
هزارگونه گل اندر بهار گر چه شکفت
چو بوی از گل من در بهار نیست چه سود
مراست از دو جهان اختیار یار ولیک
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.